خاطرات زندگی یک نویسنده

مینویسم تا یادم بماند...

و به کوتاهی آن لحظه شادی که گذشت...

+ ۱۳۹۷/۱۲/۲۶ | ۱۴:۳۶ | •miss writer•

سال ۹۷ داره تموم میشه

مثل سالهای قبل که گذشتن و تموم شدن

شادی داشتیم غم داشتیم کم و زیاد بود ولی موندگار نبود،موندگار نبود ولی یه سال از عمرمون کم کردن.

دیدیم نه غصه انقدر عمیق بود که ما رو بکشه نه شادی اونقدر موندگار بود که دلمون بهش خوش بشه.

اما چی یاد گرفتم آخرش؟یاد گرفتم واسه شاد بودن نباید دنبال علت و معلول باشم.نباید واسه هر مشکلی که سرم بیاد خودمو سرزنش کنم و بندازم به بد اقبالی و تقاص گناه نکرده.

سعی میکنم مثبت تر فکر کنم.نه به این دلیل که همه چی خوبه،به این خاطر که فهمیدم اینجوری آروم ترم و تو کل دنیا هیچ چیزی ارزشمند تر از آرامش نیست.

یاد گرفتم شجاع تر باشم.پشیمونی انجام دادن بعضی کارا بهتر از حسرت انجام ندادنشونه.

امسال از هر لحاظ واسه من،برای همه ما سخت بود ولی یک چیزیو بهم خوب یاد داد،قانون طبیعت اینه که ضعیفا از دور بازی حذف میشن و آدمای قوی میمونن تو این بازی.

این زندگی یه موهبته.یه فرصت برای لذت بردن،تجربه کردن و شاد بودن.

من یاد گرفتم واسه به دست آوردن آرزوهام فقط باید تلاش کنم،دست از جنگیدن با خودم بردارم و انرژیمو برای هدفای مهم تر نگه دارم...

 سالی که گذشت یاد گرفتم که بعضی حرفا رو باید نگه داری تو دلت بعضیا رو هم باید بنویسی و هر از گاهی از نو بخونیش.بعد یه مدت میفهمی خیلی از دغدغه هات واقعا چیز مهمی نبودن...

عشق به آدما هیچوقت از دل بیرون نمیره هر چقدرم که تظاهر کنی به فراموشی ته دلت یه جایی هست که خاطراتتو دفن کردی و گاهی میاد جلوی چشات.پس بهتره فکر کنی نمیدونی،یادت نمیاد.تظاهر که بکنی کم کم واقعا یادت میره یه زمانی کیا ناراحتت کردن.


و در آخر به مناسبت روز مرد...

همیشه میگن مرد گریه نمیکنه.امروز بلاخره به حقیقت پی بردم...

راستشو بخوای مردا هم گریه میکنن،چون آدمن و دل دارن.

اما مردای واقعی گریه هاشون پنهونیه،تو تنهایی خودشون میشینن پشت میز یا لب پنجره و اشکاشونو با دست تند تند پاک میکنن و سیگار میکشن.

وقتی فردا صبح از خواب بیدار میشن یه نفس عمیق میکشن و میرن دنبال یه روز جدید...

آره مردا گریه میکنن ولی گریه شونو هیچکس جز خودشون ندیده به همین خاطر بقیه فکر میکنن مردا هیچوقت گریه نمیکنن.


۱۳۹۷/۱۲/۲۶


یه شهر کوچولو،یه خونه کوچولو،یه دختر کوچولو کنار پنجره

با یک گلم بهار میشه...

+ ۱۳۹۷/۱۲/۲۵ | ۱۶:۲۲ | •miss writer•

به اینجای اسفند که میرسیم

باید بزنیم رو شونه خودمون و بگیم

دیدی همه چی تموم شد

دیدی غما رفتن

دیدی زمستون و سختی داره نفسای آخرش رو میکشه

ول کن همه دغدغه هاتو شده حتی واسه یه لحظه

چشات و ببند و یه نفس عمیق بکش

بوی بهار میاد

یه روز کاملا معمولی...

+ ۱۳۹۷/۱۲/۱۴ | ۱۳:۳۲ | •miss writer•

امروز یه نمایشگاه بود تو دانشگاه تو مایه های بازارچه کارآفرینی.به جز غرفه هایی که مال بچه ها بود(یعنی محل کسب و کار دانشجوها)،یه زمین هم داشت مارو پله بود.چقدر خندیدیم با بچه ها رفتیم بازی کردیم.:)))
یه صندلی درست کرده بودن بچه های مهندسی رفتیم روش نشستیم یه پسره اومد توضیح داد که چجوریه و اینا.البته هنوز کارشون ناقص بود.من کلا داشتم نگاش میکردم که خدایا من اینو کجا دیدم؟
آخرشم تو دلم موند بپرسم ازش.احتمالا روزی که رفتم واسه تست تئاتر اونجا بوده.
خلاصه که اینجوری بود.رفتیم که واسه کلاسای بعد از ظهر یکم انرژی کسب کنیم. :)

پویش موثر ترین وبلاگ ها

+ ۱۳۹۷/۱۲/۴ | ۲۳:۳۳ | •miss writer•

هر سال شرکت بیان یه سری وبلاگ به عنوان وبلاگ برتر معرفی میکنه.
ولی معیار های انتخاب وبلاگ برتر نشون دهنده محتوی عالی مطلب یا تاثیر گذاری بر خواننده ها نیست.
به همین خاطر وبلاگ ((نون و القلم..)) یه چالش یا همون پویشی رو راه انداخته بین بچه ها که به کمک معرفی وبلاگای موثر
و آمار گیری از بین وبلاگایی که معرفی شده یه نتیجه ای بگیریم و خودمون بچه های خوش نویس بیان رو پیدا و معرفی کنیم.


قواعد و قوانین!

1. شروع این پویش از "۹۷/۱۲/۰۱" و پایان این پویش "۹۷/۱۲/۲۸" هست


2. ترجیحا ۸ وبلاگ و اگر خواستید بیشتر یا کمتر معرفی کنید حداقل یکی و حداکثر ۱۴ وبلاگی که به لحاظ محتوا و تاثیرگذاری بر فکر و قلب شما، مد نظرتون هست رو با لینک دادن معرفی کنید... و چند جمله ای هم در مورد هر کدوم از وبلاگ‌هایی که معرفی می‌کنید شرح و توصیف بنویسید.


3. ترجیحا از ۸ نفر نفر دعوت کنید (در غیر این صورت ۱ تا ۱۴ نفر) تا در این پویش شرکت کنند.


4. حتما عنوان مطلبتان "پویش موثرترین وبلاگ ها" باشد.


5. ترجیحا این مطلب پویش جزو مطلب ثابت وبتون باشه تا پایان پویش (البته این قاعده اختیاری هست).


6. هر کسی در این پویش شرکت کرد ذیل این مطلب (کلیک کنید) یک نظر عمومی بگذاره و اعلام کنه که مشارکت کرده تا بعدا برای آمارگیری از موثرترین وبلاگ‌ها بدونیم چند نفر مشارکت کردن( ترجیحا اگر لینک مطلبشون رو هم بذارن بهتره)


7. هیچ اشکالی نداره اگر دوستتون کسی رو معرفی کرد شما هم اگر اون شخص رو موثر می‌دونید معرفی کنید... چون قرار هست در پایان پویش موثرترین‌های سال ۹۷ رو معرفی کنیم.


8. اینها کلیات قواعد بود... در جزئیات دوستان مختارند... و از خلاقیت خودشون می‌توانند استفاده کنند... منتهی هر کسی در چالش شرکت کرد لینک این مطلب رو هم در وب قرار بده تا دیگران از قواعد و هدف این چالش آگاه باشند.

---------------------------------------------------

و اما میرسیم به معرفی وبلاگ ها.من تعداد وبلاگایی که میخونم زیاد نیست خیلی.ولی چندتا وبلاگ هست که به طور مرتب پیگیرشون هستم و مطالب جدیدشونو دنبال میکنم.وبلاگهایی که نام برده ام به ترتیب خاصی نیستن:


1.آقای سر به هوا:روزنوشتهاشو خیلی با دقت و ریز جزئیات مینویسه.نوشته های جدیشم با یه طنز خاصی مینویسه.


2.دچار باید بود:اصلا اسم وب رو ادم میبینه کیف میکنه.قلمش خیلی دقیقه و کاملا مشخصه برای هر مطلبی که مینویسه کلی وقت میزاره.من عاشق کسایی ام که برای چیزی که بهش علاقه دارن وقت میزارن.


3.یک مرد!:بسیار ریز بین با دقت صبور وکاملا منطقی...یک پدر نمونه :)


4.قدح:کم مینویسه ولی همونم عالیه.شعرایی که فلبداهه میگن خیلی جالبه.همیشه هم اول کامنتهاشون سلام داره :)


5.نئو:خلاقیت فراوان و قوه تخیل عالی!داستانای کوتاهی که مینویسه گاهی فکر میکنم واقعیه!یک وبلاگ خفن ناک!


6.بلوچ الف:قبلنا فعالیتش بیشتر بود.ولی الان کمتر شده.عکسایی که گذاشته خیلی قشنگه.سعی کرده فرهنگ بلوچ رو زنده نگه داره و به نظرم موفق هم شده!


7.آسمانم:ایشون هم کم فعالیت شدن اخیرا.ازون وبلاگاس که ساعتها میتونی توش دور بزنی و خسته نشی.


8.شهر زیتونی من:یک نویسنده با احساسات سیاسی!و لطیف!وبلاگی که با یک پستش کلی مطلب خوب مینویسه.


9.نوشته های خودمونی احسان:از اسمش مشخصه دیگه.نوشته هاش خودمونیه.یعنی وقتی میخونی حس میکنی تو رو مخاظب قرار داده.علاوه بر مطالب جالبی که میزارن و گفت و گوهاشون با بچه ها مشاور بسیار خوبی هستن!


10.آقا گل:انقد سر نزدم به وبلاگش یادم رفته چی مینوشت :/

ولی هر وقت یه پست میزاره فوری میرم میخونمش.و این یعنی مطالبش اندازه کافی عالی هست که نظر یه ادم سخت پسندی مثل منو جلب کرده.


about us

میترا هستم،خانوم نویسنده
اینجا براتون از دنیای جادویی داستان میگم
گاهی هم از روزمرگی هام براتون مینویسم.