خاطرات زندگی یک نویسنده

مینویسم تا یادم بماند...

شوهر آهوها...

+ ۱۳۹۷/۳/۴ | ۱۴:۲۰ | •miss writer•
درست 
وقتی می گویی :
فراموشش کردم ،
آهنگی پخش می شود !
کسی مثل او می خندد 
یک نفر عطری می زند
که بوی او را می دهد،،،
وَ
همه فراموشی هایت
هدر می رود...!
#الیف_شافاک

با خواب آلودگی داشتم پیامامو چک میکردم. دیدم یه شماره ناشناس بهم پیام داده:
سلام ...جان،معنی این بیت رو میدونی؟
و یک عکس ضمیمه پیامش. نشستم سر جام و یکم فکر کردم. اسمش ناآشنا بود. عکسای پروفایلشو نگاه کردم و متوجه شدم یکی از همکلاسیای دبیرستانمه.
کسی که با دوستم کلی مسخره اش میکردیم و از سوالای چرت و پرتی که سر کلاس میپرسید سوژه میساختیم.
یه بار سر کلاس زیست از دبیر پرسید: مگه گوزنا شوهر آهوها نیستن؟
من و دوستم رفتیم و تو افق محو شدیم. ادعای پزشکی کلاس فرق آهو و گوزنو نمیدونست!
حالا که امروز بهم پیام داد کلی خاطره قدیمی برام زنده شد.
بعد از اینکه جوابشو دادم رفتم تو فکر
دلم واسه همشون تنگ شده
از بچه ها خبر ندارم. حتی نمی‌دونم همین خانوم (تی) پشت کنکور مونده یا نه؟
دوران خوبی بود...کاش یه روز بازم تکرار بشن این روزا

مقصود تویی...

+ ۱۳۹۷/۲/۲۵ | ۱۲:۰۴ | •miss writer•

ای تیر غمت رادل عشاق،نشانه
جمعی به تو مشغول وتو غایب ز میانه
گه معتکف دیرم وگه ساکن مسجد
یعنی که تورا می‌طلبم خانه به خانه
او خانه همی جوید و من صاحب خانه
مقصود من از کعبه و بتخانه تویی ، تو
مقصود تویی ، کعبه و بتخانه بهانه
یعنی همه جا عکس رُخ یار توان دید
دیوانه منم من ، که روم خانه به خانه
هرکس به زبانی صفت حمد تو گوید
بلبل به غزل خوانی و قمری به ترانه
تقصیرِ خیالی به امید کرم توست
یعنی که گنه را به از این نیست بهانه

امروز کلاس تفسیر قرآن داشتیم.
استاد که حاج آقایی خوش رو بود درباره نماز و روزه و حق والدین حرف میزد. موضوع به اینجا رسید که اجازه پدر و مادر برای سفر رفتن لازمه یعنی اگه والدین به رفتن تو راضی نباشن به احترام اونها نباید به این سفر بری.
پرسیدم: استاد اگه زنی به رفتن همسرش راضی نباشه چی؟
حاج آقا گفت: اجازه زن برای سفر مرد واجب نیست اما اگه زنی بخواد میتونه تو شرایط ضمن عقد اینو درج کنه.
چرا نمیشه با مسالمت زندگی رو ساخت؟چرا اینجوری شدیم که تا زور بالای سرمون نباشه کاری انجام نمیدیم؟دنیا زیباتر میشه اگه مهربونتر باشیم...😊


about us

میترا هستم،خانوم نویسنده
اینجا براتون از دنیای جادویی داستان میگم
گاهی هم از روزمرگی هام براتون مینویسم.