گرچه که نیست رغبتی...
+
۱۳۹۸/۷/۸ | ۱۵:۲۳ | •miss writer•
یه مدتیه چیزی ندارم که بنویسم
یعنی قلمم خشکیده
حرف و حدیثی نمونده که نگفته باشم دارم دنبال ایده جدید میگردم.
وضعیت خوابگاه خیلی داغون بود.هفته اول هفته ثبت نام ورودی جدید بود و دانشگاه و خوابگاه غلغله بود.وقتی نتونی یه جای آروم پیدا کنی که یذره تمرکز کنی(حتی دسشویی و حمام هم شلوغ بود)ذهنت نمیتونه آروم بشه و جایی برای نوشتن هم پیدا نمیکنی...چی گفتم اصن؟
در کل منظورم اینه که دور و برم شلوغ بود مدتی و استرس حتی نمیزاشت شبا بخوابم.
تا کم کم اوضاع آروم شد.
و الان به تلافی همه اون سختیا هر ترم یکی که آدرس ازم بپرسه رو گمراه میکنم(شوخی) :)))
چه زود گذشتا!الان ما شدیم ترم پنجی!خیلی بزرگ نیستیم ولی همینم حس خوبی به آدم میده. :))))
دیگه اینکه،سخنی نیست.
پاسخ
آره دیگه
۸ مهر ۹۸
پاسخ
دقیقا :|
۸ مهر ۹۸
پاسخ
ممنان :)
۹ مهر ۹۸
نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
خداروشکر که خوبی