میگی زندگیت سراسر رنجه؟دنیا همش همینه.بالا و پایین‌ها،رنج و شادی‌ها.شاید تا حالا خیلی رنج کشیده باشی،ولی از یه جایی به بعد این تصمیم توعه،که از دنیا فقط رنجاشو ببینی یا قدم برداری برای رسیدن به شادی.

دیدی وقتی مدت زیادی میمونی توی تاریکی،بعدش که میری یه جای روشن چشمات درد میگیره؟حتی رسیدن به نور هم رنج‌های خودش رو داره.اما این نهایت کاریه که باید انجامش بدی.نمیتونی تا ابد توی تاریکی بمونی و انتظار داشته باشی به نور برسی.آره پایان شب سیه سپید است،اما به شرطی که خودتم برای تموم کردنش یه قدمی برداری.

.

.

.

.

.

ما آدم‌ها بعضی مواقع خیلی عجیب میشیم.توهم «اندیشه و تفکر» میزنیم،در حالی که فقط به چیزای بیهوده فکر میکنیم.