خاطرات زندگی یک نویسنده

مینویسم تا یادم بماند...

نقطه سر خط

+ ۱۴۰۲/۴/۲۴ | ۲۱:۲۲ | •miss writer•

این کاربر هنوز زنده است...

(هنوز هم امن ترین مکان برای انتشار نوشته هایم فضای وب است)

ما را نگاه کن...

+ ۱۴۰۱/۹/۱ | ۰۹:۰۶ | •miss writer•

ما را نگاه کن که به آزادی و سفره ای خالی قانعیم، اما آنها همین را هم قبول نمی‌کنند، شاید برای اینکه می‌دانند در آزادی هیچ سفره ای خالی نمی‌ماند...

آتش بدون دود، نادر ابراهیمی

هیچ چیز حالمان را خوب نمیکند

+ ۱۴۰۱/۸/۲۸ | ۱۱:۰۷ | •miss writer•

دیگر برای شرح آنچه بر من می‌گذرد واژگانی ندارم. شب و روز چشم می‌دوزم به زبان و قلم دیگران تا شاید کسی به اتفاق حرفی بزند تا آنچه بر من می‌گذرد را شرح دهد و من فقط بگویم : من هم...

(از کانال تلگرام مهریاد کیارسی، با هم نوایی محزون تار در پس زمینه ی دستنوشته)

خوب می‌شود حال دلمان؟

+ ۱۴۰۱/۸/۲۲ | ۱۱:۲۴ | •miss writer•

برای تو،برای چشمهایت

برای من،برای دردهایم 

برای ما،برای این همه تنهایی 

ای کاش خدا کاری کند....

 

شاملو

آبی دوردست

+ ۱۴۰۱/۸/۱۷ | ۲۱:۵۲ | •miss writer•

من به چشمهای بیقرار تو قول میدهم،ریشه های ما به آب شاخه های ما به آفتاب می‌رسد. ما دوباره سبز می‌شویم 🌱

از استاد قیصر امین پور

ادامه دارد

+ ۱۴۰۱/۸/۱۲ | ۱۲:۳۳ | •miss writer•

میوه ی پیروزی هر وقت برسد شیرین است، حتی اگر آن موقع، دیگر مایی نباشد...

about us

میترا هستم،خانوم نویسنده
اینجا براتون از دنیای جادویی داستان میگم
گاهی هم از روزمرگی هام براتون مینویسم.