راز سایه،نویسنده دبی فورد

خودم هنوز کامل نخوندمش،ولی به نظرم بین همه کتابای روانشناسی که هدفشون فقط سیاه کردن کاغذه و بس،این کتاب بسیاررررر کارآمد بود برام.
من کتابا و مقاله های روانشناسی زیادی خوندم،به نظرم همه شون یک چیز هستن...مسخره،چرت و پرت و مناسب برای پر کردن جیب نویسنده.
آخه کی تا حالا تونسته با خوندن یه کتابی درباره راز موفقیت واقعا موفق پولدار و خوشبخت بشه؟کدوم آدمی با کتاب تربیت فرزند تونسته یه فرزند باهوش،اجتماعی وتوانمند تربیت کنه؟
زندگی تجربه است،هر کتاب یه تجربه.
ولی بعضی کتابا واسه اداره یه زندگی کافی نیستن.
با همین جبهه سنگین شروع کردم به خوندن این کتاب.
خلاصه بگم درباره صداهای درونی مغز ما صحبت میکنه.نویسنده بر این باور است که هر کدوم از ما آدمها یک داستان زندگی داریم که مثل اثر انگشت مختص خود خودمونه و با بقیه فرق داره،این داستان ممکنه تلخ همراه با صداهای منفی،شکست های احساسی و کمبود ها باشه یا برعکس،یک داستان درخشان همراه با حس رضایت و خوشبختی و کامروایی.
در ادامه نویسنده توضیح میده که سرشت ما الهی است،خداوند هر آن چیزی که از خوبی ها و خوشبختی ها بوده در وجود ما نهادینه کرده.این وظیفه ماست که راه خودمون رو پیدا کنیم و خودمون رو به نیک فرجامی برسونیم.
بعد از توضیح کامل اینکه هیچ انسانی واقعا بدبخت نیست به این نکته مهم تاکید کرده که باورهای ما واسمون یه دنیای ذهنی درست کرده که مثل یک کپسول ما رو در بر گرفته.دنیای ما با اون چیزی که واقعا داره برامون اتفاق میفته خیلی فرق داره اما تاثیرات مستقیم داره روی اتفاقاتی که برامون میفته.
یعنی اگه ما همواره به خودمون تلقین میکنیم که هیچکس منو دوست نداره،آدمها قابل اعتماد نیستن،من خیلی بدبختم میبینیم دنیامون به طرز عجیبی توسط نیروهای منفی احاطه شده که دائما برامون بدشانسی میاره.
دوستامون رو از دست میدیم،دائما دنبال تغییر خودمونیم که دیگران دوستمون داشته باشن،همش دنبال پیدا کردن مشکل خودمونیم.در صورتی که اشتباهه!!آره کاملا اشتباهه!!
اگه شما هم ازین دست صداهای درون مغزی دارید که افکار منفی رو بهتون القا میکنه باید هشدار بدم در معرض خطرات جدی قرار گرفتید!!
اولین قدم برای بهتر شدن اینه که قبول کنید،این شما هستید!با همه ضعف هایی که فکر میکنید ضعفه(اما در واقع یک‌ موهبته)،با همه کاستی ها،اخلاقهای غیر قابل تحمل و...این شمایید!کسی حق نداره بگه باید خودتونو عوض کنید. اجازه بدید کسایی که نمیتونن تحملتون کنن برن،اینجوری هم شما راحتید هم اونا.
شده تا حالا جسمتون یه جا باشه و فکر و ذکرتون در یک عالم دیگه سیر بکنه؟آیا شده حس بکنید چقدر زندگیتون مزخرفه چون از مسافرتی که رفتید هیچی نفهمیدید چون همش تو فکر رسیدن به خونه بودید؟
اینها همش یه نقطه است توی مغز که شما رو داره کنترل میکنه.
در ادامه نویسنده سعی میکنه نشون بده چجوری از این افکار در جهت مثبت استفاده کنید،چجوری این صداهای منفی رو تبدیل به امواج مثبت کنید.
راز شادی تو زندگی همینه،اینکه شما ذهنتون رها باشه،افکارتون مثبت باشه.
وقتی به این نقطه برسید کم کم آرزوهاتونو هم میبینید،وقتی با خودتون آشنا بشید،کم کم میفهمید تمام این مدت لازم نبود دنبال خوشبختی بگردید،خوشبختی همینجاست،در همین لحظه.
اگه باور داشته باشید که به چیزی میرسید حتما همون طور میشه و برعکس اگه دائما ساز مخالف بزنید دنیا هم طوری تغییر میکنه که شما رو در جهت اون افکار منفی پیش ببره.
پس میبینید که همه چیز دست شماست.:)
شدیدا پیشنهاد میکنم این کتاب رو بخونید،با وضعیت الان جامعه و همه گیر شدن افسردگی فکر میکنم بهترین راه برای درمان خودتون این کتاب باشه.
اگه کسی این کتاب رو خونده ازش میخوام نظرش رو بگه.
کتابای ازین دست مفید هم معرفی کنید.