خاطرات زندگی یک نویسنده

مینویسم تا یادم بماند...

با هم نوشتیم/3

+ ۱۳۹۹/۷/۲۱ | ۱۴:۳۰ | •miss writer•

با هم نوشتیم

 

اول از همه باید بگم فوق العاده بودید بچه ها!داستانی که با هم نوشتیم عالی شده!

بعد از ویرایش نهایی و یکم تغییرات از دیدن نتیجه اش شگفت زده شدم!

آخه فکر نمیکردم همچین دوستای نویسنده ای داریم تو بیان!

از نوشتن با شما لذت بردم ^ ^

continue

بیاید با هم بنویسیم/3

+ ۱۳۹۹/۷/۱۹ | ۲۱:۱۷ | •miss writer•

بیاید با هم بنویسیم چیه؟!

این یک چالش نویسندگی برای کسایی که داستان نویسی رو دوست دارن.ما اینجا با همدیگه تو یک فضای صمیمی از نوشتن داستان با دوستامون لذت میبریم.

چجوری شرکت کنم؟!

من داستان رو با چند خط از ایده ای که توی ذهنم دارم شروع میکنم و شما ادامه اش میدید.پس کافیه به آخرین نظری که زیر پست گذاشته شده نگاه کنید و چیزی که به ذهنتون میرسه(چه یک کلمه چه سه خط)بنویسید.

البته؛

1.محدودیت برای نوشتن یک کامنت وجود نداره.یعنی میتونید هرچقدر که میخواید بنویسید اما بعد ازینکه ارسالش کردید و پیامتون رفت تو آخرین کامنت پست،دیگه نمیتونید کامنتی بزارید تا وقتی یه نویسنده دیگه بیاد داستان رو ادامه بده.

2.محدودیت موضوعی نداریم.اما فقط و فقط  طبق آخرین کامنت پست باید داستان رو ادامه بدید.پس اگه خواستید دومین کامنتتون رو بزارید نمیتونید نظری که قبلا داشتید رو وارد داستان کنید.چون اینکار باعث میشه تو داستان هرج و مرج به وجود بیاد.بزارید اینجوری نشونش بدم؛

کامنت شما:مرد رفت به سمت ایوان و لیوان چایی خود را سر کشید

کامنت نویسنده دیگه:اما متوجه شد چیزی که توی فنجان بوده،زهری مهلک و خطرناک بوده.

کامنت شما:همچنان چایی اش را خورد و از باد پاییزی لذت برد.

مثال بالا یه اشتباه بزرگه،چون شما بدون توجه به داستان نویسنده دوم،داستان رو با نظر قبلی خودتون ادامه دادید.چون طبیعتا کسی که میفهمه توی چاییش زهر ریخته شده همینجوری ریلکس نمیمونه!

3.پست به مدت 3 روز آپدیت(معادل این کلمه رو یادم نیست دیگه ببخشید)میکنم.میتونید چک کنید و نظرای بقیه رو بخونید و اگه دوست داشتید،باز هم بنویسید.

در انتها من همه کامنت ها رو میخونم و با یکمی ویرایش به عنوان سومین داستانی که با هم نوشتیم میزارم توی وبلاگ.اگه سوالی داشتید،از قسمت درگوشی با نویسنده میتونید بپرسید.لطفا لطفا زیر این پست چیزی به جز داستان ننویسید.

 (: برای نوشتن داستان خود به آخرین کامنت در پست نگاه کن دوست من :)

بچه‌ها تا ساعت ۱۲ امشب کامنت‌ها رو باز میکنم و میتونید بیاید داستان رو ادامه بدید.

با هم نوشتیم/2

+ ۱۳۹۹/۵/۲۹ | ۱۵:۵۶ | •miss writer•

داستانی که با هم نوشتیم!2

continue

بیایید با هم بنویسیم/2

+ ۱۳۹۹/۵/۲۷ | ۱۲:۱۸ | •miss writer•

عکس

خب خب خب!

حدودا یک ماه پیش ما با همدیگه یک چالش نویسندگی خیلی باحال رو شروع کردیم.روش کار دقیقا مثل اون بازی اسم که یک نفر از آخرین حرفِ اسمی که نفر قبلی میگفت،یک اسم جدید میگفت.این چالش خیلی راحته؛من با یک جمله شروع میکنم و شما ادامه اش میدید.اما اینبار دو تا نکته اضافه میکنم بهش.اینکار فقط واسه اینه که نوشتن براتون راحت تر بشه:

1.حداقل یک کلمه و حداکثر دو خط توی هر کامنت میتونید بنویسید.(بر فرض اگر میخواید بیشتر از دو خط بنویسید،بعد از ارسال کردن نظرتون،مجددا صفحه رو بارگذاری کنید و یک کامنت دیگه بنویسید)

2.برای نوشتن ادامه ی داستان فقط از آخرین نظر(که میشه کامنتی که از همه پایینتره)استفاده کنید و ادامه اش بدید.اصلا مهم نیست اگه تو کل داستان به نظر خیلی بی ربط بیاد.تنها الگوی نوشتنتون آخرین کامنت هست.

 و اینم اضافه کنم که اگه سوالی دارید از قسمت در گوشی با نویسنده بپرسید که بین قسمت های داستان فاصله ایجاد نشه.

این پست تا سه روز مرتبا به روز رسانی میشه تا همه فرصت فکر کردن و نوشتن داشته باشند.و در نهایت من تمام نوشته های شما رو روی هم میزارم و با یکم ویرایش یه داستان کوتاه مینویسم.این یک تمرین خیلی خوب واسه ایده گرفتن و نوشتن هست که خودتون هم میتونید انجامش بدید.قراره توی یه پست جداگونه دراین باره بیشتر با هم صحبت کنیم.

 

لایه جدید...
لایه جدید...

با هم نوشتیم/1

+ ۱۳۹۹/۴/۲۱ | ۱۲:۳۷ | •miss writer•

خب خب خب...داستانی که با هم شروع کردیم،تموم شد.من کامنتهایی که گذاشته‌بودید رو چندبار خوندم و سعی کردم بین جمله‌ها ارتباط برقرار کنم.در نهایت یه داستان کوتاه از بطن این جملات بیرون کشیدم.ویرایشش کردم و تاداااان!بفرمایید!بخونید و به اشتراک بزارید.راحت باشید داستان خودتونه :)

continue

بیاید با هم بنویسیم/1

+ ۱۳۹۹/۴/۱۶ | ۱۱:۱۵ | •miss writer•

شاید شما هم تو بچگی اون بازی اسم رو انجام داده باشید.همونی که نفر اول یه اسمی میگفت و نفر بعدی از آخرین حرفش یه اسم دیگه و...

حالا میخوایم این بازی رو با هم انجام بدیم.منتهی به یک شکل نو!

من یه جمله مینویسم.خیلی کوتاه و ساده.اگه دوست دارید تو بازی نویسندگی شرکت کنید فقط کافیه یک جمله‌ی مرتبط با آخرین کامنت این پست بنویسید(ترتیب از بالا به پایینه،یعنی بالاییا قدیمی‌تر هستن)لازم نیست چیز خیلی عجیبی باشه.حتی اگه جمله‌ای به ذهنتون نمیرسه میتونید یه کلمه‌ی مشابه که با خوندن اون جمله به ذهنتون میرسه بنویسید.

بنابراین پست با هر کامنتی آپدیت میشه.شاید الان چیزی به ذهنتون نرسه.میتونید روش فکر کنید و بعد از چند روز دوباره سر بزنید.

شاید بگید اصلا هدف چی هست؟این یه تمرین نویسندگی خیلی جالب هستش.وقتی هیچ ایده‌ای برای نوشتن ندارید میتونید از ایده‌های دیگران استفاده کنید.معمولا پر و بال دادن به یه ایده‌‌ی کوچیک،یه متن خیلی خوب رو بهتون تحویل میده.

در نهایت من تمام جملات شما رو سر هم میکنم و ازش یه داستان کوتاه مینویسم.امضای زیر داستان میشه:گروهی از نویسندگان بلاگستان :)

about us

میترا هستم،خانوم نویسنده
اینجا براتون از دنیای جادویی داستان میگم
گاهی هم از روزمرگی هام براتون مینویسم.